سایت شهدای نیروی انتظامی کل کشور

(شهید سر افراز ستوان دوم اصغر حیدری)

این شهید بزرگوار در روز 9 آبان ماه 1393  در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در پی تیراندازی اشرار مسلح به خودروی نیروی انتظامی در مسیر میناب _ هشت بندی به سمت پاسگاه سرنی به شهادت رسید.

پیکر مطهر این شهید بزرگوار برای خاکسپاری به زادگاهش شهرستان رودان منتقل شد.

(شهید سر افراز ستوان یکم حسین احمدی)

این شهید بزرگوار  در 6 مهرماه 1393 در در پی تیراندازی اشرار مسلح و درگیری در حین انجام ماموریت در پاسگاه شهید میرزایی بندرعباس به شهادت رسید.

پیکر مطهر این شهید بزرگوار برای خاکسپاری به زادگاهش در روستای آقاسین دهستان سیاهو این استان منتقل شد.

(شهید سرافراز گروهبان یکم حمزه حاجی زاده)

این شهید بزرگوار اهل شهرستان آمل در خرداد ماه 1393  در منطقه دریابانی جاسک پاسگاه گوگ‌سر به دست اشرار مسلح در کمین نشسته در حین جا به جایی قایق های توقیفی حامل مواد مخدر به شهادت می‌رسد.

پیکر مطهر این شهید بزرگوار برای خاکسپاری به زادگاهش شهر آمل منتقل شد.

(شهید سر افراز استوار مصیب عارف نیا)

این شهید بزرگوار در 31 مرداد 1393 هنگام انجام وظیفه در پاسگاه ایست و بازرسی کهیر از توابع شهرستان کنارک استان سیستان و بلوچستان در درگیری مسلحانه با یک شرور مسلح  به درجه رفیع شهادت نائل آمد..

پیکر مطهر این شهید بزرگوار برای خاکسپاری به زادگاهش در بخش فین بندرعباس منتقل شد.

(شهید سر افراز سرگرد مرتضی طالشیان)

این شهید بزرگوار در آبان ماه 1391در درگیری مسلحانه با قاچاقچیان مسلح مواد مخدر در شهرستان میناب به شهادت رسید. در این درگیری یک قاچاقچی دستگیر و یک قاچاقچی دیگر به هلاکت رسید.از این قاچاقچیان 100 کیلوگرم تریاک کشف شد.

 پیکر مطهر این شهید بزرگوار برای خاکسپاری به زادگاهش در شهرستان رامسر استان مازندران منتقل شد.

( شهید سرافراز گروهبانیکم امید طاهری )

اين شهيد بزرگوار در پنجم فروردين ماه سال 1395 در حين گشت‌زني با موتورسيكلت در شهرستان رودان توسط اشرار مسلح از ناحيه پشت سر مورد اثابت گلوله قرار مي‌گيرد و بلافاصله به بيمارستان خاتم الانبيا(ص) در شهر بندرعباس منتقل مي‌شود و پس از 7 روز تحمل درد به دليل شدت جراحات دچار مرگ مغزي شده و عصر روز يازدهم فروردين به درجه رفيع شهادت نائل شد.

پیکر مطهر این شهید بزرگوار برای خاکسپاری به زادگاهش در شهرستان منوجان در جنوب استان كرمان منتقل شد.

یادمان باشد شهیدان زنده اند            تا ابد ایستاده و پاینده اند

یادمان باشد اگر کوبنده ایم             با نفس های شهیدان زنده ایم

یادمان باشد که ما دل شسته ایم        با شهیدان دست پیمان بسته ایم

*گام اول:

انتخاب شهید

به یه گردان نگاه کن

به صورت شهدا نگاه کن

به عکسشون، به لبخندشون

ببین کدوم رو بیشتر دوس داری

با کدوم یکی بیشتر راحتی؟!

***

*گام دوم:

عهد بستن با دوست شهیدت

یه جایی بنویس؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال نداره.

با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه ی مرگم خواهم بود و از تذکرات دوستانه ی خود به هیچ وجه روی نمیگردانم.

***

*گام سوم:

شناخت شهید

تا میتونی از دوست شهیدت اطلاعات جمع آوری کن.

عکس، فیلم، صوت، کتاب و وصیت نامه...

***

*گام چهارم:

هدیه ثواب اعمال خود به شهید

از همین الان هرکار ثوابی که انجام میدی،

فقط یه جمله بگو:"خدایا! ثواب این عملم برسه به دوست شهیدم."

طبق روایات نه تنها ازت چیزی کم نمیشه، بلکه با برکت تر هم میشه!

بچه ها! شهید، اونقدر مقام بالایی داره که نیازی به ثواب کار ما نداشته باشه!

تو با این کار خلوص نیت و علاقت رو به شهید نشون میدی!

***

*گام پنجم:

درگیر کردن خود با شهید.

سریع همین الان بک گراند گوشیتو عوض کن و عکس دوستتو بزار!!

در طول روز باهاش درد دل کن.باهاش حرف بزن.آرزوهاتو بهش بگو...

***

گام ششم:

عدم گناه در حضور رفیق

روح شهید تا گام پنجم اگر با درستی قدم بر دارید بسیار از شما راضیه

ولی آیا در حضور دوست معنویت میتونی گناه کنی؟

حجابمون، غیبت، دروغ، نمازامون و .....

***

گام هفتم:

اولین پاسخ شهید

کمی صبر و استقامت در گام ششم، آنچنان شیرینی برای شما خواهد داشت که در گام بعدی گناه کردن براتون سخت میشه..

خواب دوست شهیدتو میبینی اگر واقعا درگیرش شده باشی و اون ازت راضی باشه، دعایی که کرده بودی برآورده میشه، دعوت به قبور شهدا و راهیان نور و ...

***

گام هشتم:

حفظ و تقویت رابطه تا شهادت(مرگ)

گام های سختی رو کشیدین!درسته؟!

مطمئنا با شیرینی ای که چشیده اید، از این مسیر خارج نخواهید شد...

ای شهیدان عشق مدیون شماست

قسم به روح خمینی ، قسم به سید علی

به امر رهبر و فرموده های شخص ولی

قسم به عارف جبهه به مصطفی چمران

به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن

قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی

قنوت و دست جدای حسین خرازی

قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب

به عالمان شهیدِ فتاده در محراب

به انتهای افق ، سرگذشت حاج احمد

خوراک کوسه شدن در تلاطم اروند

قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج همت

به چادر و به حجاب زنان با عفت

به صبحگاه دوکوهه ، به درد و صبر از رنج

غروب دشت شلمچه ، به کربلای پنج

قسم به سید حسن شیرمرد حزب الله

به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله

قسم به حنجر حجاج خونی مکه

به رمل های روان و به مقتل فکه

قسم به باکری و باقری و زین الدین

به غرش نهم دی به فتنه ی رنگین

قسم به تنگه ی مرصاد و عقده از صیاد

به غربت اسرا و شکنجه و فریاد

قسم به روح هنر از نگاه آوینی

به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی

قسم به قدرت خون در برابر شمشیر

به یک پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر

به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو

به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو

به دست خالی رزمنده ای که می جنگید

به آن جنازه که با چشم باز می خندید

قسم به خون خلیلی شهید راه حیا

به نگدبه قسم به روح خمینی ، قسم به سید علی

به امر رهبر و فرموده های شخص ولی

قسم به عارف جبهه به مصطفی چمران

به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن

قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی

قنوت و دست جدای حسین خرازی

قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب

به عالمان شهیدِ فتاده در محراب

به انتهای افق ، سرگذشت حاج احمد

خوراک کوسه شدن در تلاطم اروند

قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج همت

به چادر و به حجاب زنان با عفت

به صبحگاه دوکوهه ، به درد و صبر از رنج

غروب دشت شلمچه ، به کربلای پنج

قسم به سید حسن شیرمرد حزب الله

به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله

قسم به حنجر حجاج خونی مکه

به رمل های روان و به مقتل فکه

قسم به باکری و باقری و زین الدین

به غرش نهم دی به فتنه ی رنگین

قسم به تنگه ی مرصاد و عقده از صیاد

به غربت اسرا و شکنجه و فریاد

قسم به روح هنر از نگاه آوینی

به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی

قسم به قدرت خون در برابر شمشیر

به یک پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر

به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو

به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو

به دست خالی رزمنده ای که می جنگید

به آن جنازه که با چشم باز می خندید

قسم به خون خلیلی شهید راه حیا

به ندبه و به کمیل و زیارت عاشورا

که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم

حسینی ام حسنی ام ، و زینبی هستم

و سر سپرده ام و از تبار عمارم

به انقلاب و شهیدان حق

وفادارم...✋ کمیل و زیارت عاشورا

که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم

حسینی ام حسنی ام ، و زینبی هستم

و سر سپرده ام و از تبار عمارم

به انقلاب و شهیدان حق

وفادارم...✋

تقدیم به شهدای نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران

جانباز کسی است که به قصد جهاد و قرب الی الله از دنیا رسته است و برای نجات جامعه خود از چنگال اهریمن بی ایمانی، جهاد می کند و جان شیرین را در طبق اخلاص قرار می دهد. در این میان، خدای یکتا گوشه ای از جسم خاکی اش را به عرش اعلا می برد. جانباز مجاهدی است که از مرزهای مادیّت می گذرد تا به همه چیز برسد. او در حقیقت از خود گذشته، و به خدا رسیده است.

جانباز تجسم عینی ایثار، مردانگی و از خودگذشتگی است. آن گاه که امام و مقتدای او فرمان جهاد می دهد از تمامی دلبستگی های زندگی دست می کشد و با سلاح ایمان و معنویت به ستیز با دشمنان اسلام و دفاع از اهداف و ارزشهای متعالی اسلام می پردازد.

جانبازان، همچون مولای خود قمر بنی هاشم(ع) در راه ترویج فرهنگ ناب اسلامی و احیای ارزش ها و استوار و پابرجایند و در هر شرایطی در صحنه حاضرند و از تندباد حوادث نمی هراسند و متزلزل نمی شوند و این جز در پرتو ایمان والا و روح مهذّب و پاکشان میسّر نیست و آنها پاسداران جان بر کف آرمانهای اسلامی هستند و جامعه را از فرو غلطیدن به بدی ها حفظ می کنند.

چه کسی می تواند عظمت و جایگاه بلند جانباز را دریابد و کدام بیان توانایی وصف ایثار او را دارد؟

در زیارت امام حسین(ع) می خوانیم: گواهی می دهم که حضرتت نماز را به پا داشتی و زکات گذاردی و امر به معروف و نهی از منکر فرمودی. جانبازان کسانی هستند که نماز سرخ عشق را به وضوی خون اقامه کرده اند و زکات جسم خویش را به معشوق تقدیم داشته اند و به بهترین شکل، امر به معروف و نهی از منکر کرده اند و از بدی ها بازداشته اند. آنان در حقیقت با ا ین کار به مولای خود سالار شهیدان(ع) و شهیدانی چون قمر بنی هاشم(ع) اقتدا کرده اند.

 متاسف شدم وقتی که دانستم:

تمامِ فهمِ یک شهر از جانباز

سهمیه دانشگاه است

وبعد از شهادت، اسم یک کوچه...!!!

به خدا این انصاف نیست!!!

«خوش‌بحال بچه‌های شهید! 

آخر آنها ناراحتی پدرشان را هرروز نمی بینند

جانبازانی دلاور و سبز پوش که برای اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی زندگی خود را به خطر انداختند تا زندگی من و تو به خطر نیفتد. 

"ببین این بار با تو هستم با هر عقیده و اعتقادی هستی اینا قابل احترام هستن"

چشم چشم دوابرو...........................................................خوشگلیه بابام کو

حتی توی صورتش.............................................................نمونده یک تارمو

گوش گوش دوتا گوش...............................................بابام هی میره از هوش

تاکه به هوش ميادش.......................................................میگه دخترکم کوش

دست دست دوتا دست..........................................همون که سربند می بست

حالا دستای بابا........................................................یکیش رفته یکیش هس

بابام خیلی زرنگه........................................................بااین که پاش میلنگه

هیچکی خبرنداره.........................................................توساق پاش فشنگه

چوب چوب یه گردن..........................................................بهش پلاک میبندن

یه عده بی معرفت.........................................................به بابا جون میخندن

یه بابای مهربون.........................................................از جنس هفت آسمون

فدات بشم الهی.............................................................همیشه پیشم بمون

تقدیم به تمام خانواده های جانبازان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران

هر عقیده و اعتقادی هم داشته باشی بدون که جانبازان نیروی انتظامی مون قابل احترامن

شهدا رفتید و بی سر شدید تا ما هم در سر رویای شهادت را بپرورانیم

اما افسوس مردم اینجا دیگر از خاطر برده اند رشادت های شما را

مردانگی های شما را

ولایت پذیری شما را

وصیت های شما را

پدر و مادران شما را

آرمان های شما را

افق دید شما را

واز همه مهم تر راه و مسلک شما را

من از این شهر رنگارنگ گله دارم

تقدیم به شهدای نیروی انتظامی که در هیاهوی زمان فراموش شده اند

اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک

 سلامتی کسی که کمرش زیر بار امنیت کشور خم شد و باز راه خودش رو با قدرت ادامه داد تا امروز من و تو بتونیم قد علم کنیم و راست راست راه بریم.

راستی ؟؟؟؟ مرد تر از اینا سراغ داری؟

به خانواده های این بزرگ مردان ایران زمین سربازان سبز پوش نیروی انتظامی که در هر نقطه از وطن جانشان رو برای ناموس بنده و شما بدون هیچ منتی از دست می دهند و به درجه رفیع شهادت نائل می گردند تبریک می گویم.

اما تاسف من از اینه که وقتی سر کلاس درس  نشسته بود و همکلاسیاش به فرزند شهیدی گفت شماها با سهمیه هاتون حق ما را خوردید....

فرزند شهید با بغضی که توی سینه داشت این دو بیت رو زیر لب زمزمه کرد و کلاس رو ترک کرد:

این زندگی قشنگ من مال شما                          ایام سپید رنگ من مال شما

بابای همیشه خوب من را بدهید                این سهمیه های جنگ من مال شما

ای هم وطن این بار سوی سخنان بنده با شما هستش.ببین اگه شهدا یا بهتر بگم این پدران آسمانی نبودند و جان خودشونو در طبق اخلاص و پاسداری از میهن هدیه نمیکردند امثال تو در حال حاضر، آسوده خاطر سر کلاس درس نبودند این بار مراقب باش که حرف نسنجیده رو به زبان جاری نکنی.

مردانگیت رو سر کلاس درس و اجتماع برای فرزندان شهدا و جانبازان کشور به نمایش نذار!!!!

اگه از شهادت پدرش این قدر اندوهگین نشده بود تو با زبانت بد ترین ضربه رو بهش زدی.

اگر ادعای مردانگی میکنی برای نابودی دشمنان کشورت خرج کن!!!!!!!

 شنیدم یکی میگفت : که چی؟ هی جانباز جانباز و هی شهید شهید!

میخواستن نرن!! کسی که مجبورشون نکرده بود برن توی نظام!!

گفتم : چرا اتفاقا" مجبورشون میکرد!!!!

گفت : کی!؟

گفتم : همون که تو نداریش؟!

گفت : من ندارم؟! چی رو؟!

گفتم : غیرت !!!

 درود بر بزرگ مردان و آموزگاران سبز پوش نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که یک تنه واژه غیرت را با خون خود بر دیوارهای ماندگار جمهوری اسلامی ایران نوشتند.

خداقوت

دشمنان قسم خورده ایران اسلامی بدانند امروز تمامی نیروهای مسلح انتظامی و نظامی،لشکری و کشوری اعم از ارتش و سپاه و نیروی انتظامی و بسیج از هوا و زمین و دریا آمادگی کامل داشته و دست در دست سایر ارگان ها به حکم رهبر عزیزمان سید علی خامنه ای برای حفظ ناموس و امنیت کشور و قطع کردن دست مزدوران و بدخواهان این کشور حتی از جان خود هم دریغ نمیکنند همانطور که در گذشته شاهد جان فشانی های ملت ایران بودید.درب شهادت بر روی ملت ایران اسلامی تا ابد باز است.ملت ایران هیچگاه طبق فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) زیر بار حرف زور نمیرود.

ما عاشق گزینه های روی میزیم و رهبرمان هیچ وقت تنها نیست

ما با آغوش باز به استقبال شهادت می آییم

مادرهایمان ما را برای شهادت زاده اند